شكسپير : اگر تمام شب براي از دست دادن خورشيد گريه كني ، لذت ديدن ستاره ها را هم از دست خواهي داد . فرانسيس كافكا : قلب خانه‌اي است با دو اتاق خواب ، در يكي رنج و در ديگري شادي زندگي مي‌كند . نبايد زياد بلند خنديد چون ممكن است رنج در اتاق ديگر بيدار شود . گابريل گارسي ماركز : امروز همان فردايي است كه ديروز انتظارش را مي‌كشيدي . نيچه : بايد دنبال شادي‌ها گشت ولي غمها خودشان ما را پيدا مي‌كنند . شاتو بريان : خوشبختي توپي است كه وقتي مي‌غلتد به دنبالش مي‌رويم و وقتي توقف مي‌كند به آن لگد مي‌زنيم . جبران خليل جبران : عاشقان راستين ايمان دارند به گنجي دست يافته‌اند كه ديگران از آن بي‌بهره‌اند . شوپنهاور : ما به ندرت درباره آنچه كه داريم فكر مي‌كنيم ، در حاليكه پيوسته در انديشه چيزهايي هستيم كه نداريم . مارلون براندو : ترجيح مي‌دهم روي موتورسيكلتم باشم و به خدا فكر كنم تا اينكه در كليسا باشم و به موتورسيكلتم فكر كنم . ارد بزرگ : زيبارويي كه مي‌داند زيبايي ماندني نيست ، پرستيدني است . آنتوان دوسنت اگزوپري : نگاهت رنج عظيمي است ، وقتي به يادم مي‌آورد كه چه چيزهاي فراواني را هنوز به تو نگفته‌ام .بايزيد بسطامي : يا چنان نماي كه هستي ، يا چنان باش كه مي‌نمايي . بزرگمهر : در نظر خردمند ، شادي كه غم به دنبال دارد بي ارزش است . بتهوون : اگر مي‌خواهي خوشبخت باشي براي خوشبختي ديگران بكوش زيرا آن شادي كه ما به ديگران مي‌دهيم به دل ما برمي‌گردد . پائولو كوئليو : هر جا به جستجوي خداوند برخيزي ، او را در همان جا خواهي يافت . آلبرت انيشتين : در سقوط افراد در چاه عشق ، قانون جاذبه تقصيري ندارد . آندره ژيد : هرگز براي خوشبختي امروز و فردا نكن . بايد آهسته نوشت ، با دل خسته نوشت ، با لب بسته نوشت ، گرم و پر رنگ نوشت ، روي هر سنگ نوشت ، تا بدانند همه ، تا بخوانند همه ، كه اگر عشق نباشد ، دل نيست

۱۳۸۹ تیر ۲, چهارشنبه

رازهايي براي رسيدن به حقيقت زندگي

راز اول :
تمامي آنچه كه به منظور خوشحالي و خوشبختي واقعي بدان نياز داريم ، در درون ماست .
راز دوم :
تصوير ذهني درست از خود ، ما را به حقيقت زندگي هدايت مي‌كند . هر انساني ، يك تصوير ذهني از خود دارد كه من كيستم و چه مي‌توانم انجام دهم ؟ تصوير ذهني هر انساني ، پايه اصلي شخصيت و رفتارهاي اوست . بعبارت ديگر ، تصوير ذهني ما از خود ،نشانه‌اي از احساس فضيلت و بزرگي ما مي‌باشد و نشان مي‌دهد كه چه كارهايي از ما ساخته است و چه كارهايي از ما ساخته نيست . انسانها حقيقت زندگي را با تصويرهاي ذهني خود مي‌سازند . آري تصوير ذهني زيبا از خود ، موفقيت‌ها را مي‌سازد و موفقيت‌ها باعث بهتر شدن تصوير ذهني انسان از خود مي‌گردد . تصوير ذهني ما از خودمان ، نمادي از مجموعه باورهاي ما در فضاي زندگي است .
راز سوم :
هدف زندگاني ، آن است كه تمام توانايي‌هاي بالقوه خود را بعنوان يك انسان خلاق بشناسيم و آنها را شكوفا كنيم و بهترين خويشتن خويش را از خود ظاهر كنيم و به بيشترين رشد و شكوفايي برسيم .
راز چهارم :
تغيير در وجود ، نه تنها ممكن و ميسر است ، بلكه اجتناب ناپذير است ؛ زيرا تا ما تغيير نكنيم زندگي‌مان تغيير نمي‌كند .
راز پنجم :
تمام مشكلات ، موانع و مصائب زندگي ، در واقع درسهايي هستند كه به انسان مي‌آموزند و انسان را مي‌سازند . آنها فرصتهايي در لباس مبدل‌اند . حتي گاهي مشكلات ، الطاف خفيه خداوند هستند كه باعث رشد و شكوفايي انسان مي‌شوند . پس اين الطاف را گرامي بداريم و از آنها درس بگيريم .
راز ششم :
ترس و ترديد ، سرزندگي و نشاط را از انسان مي‌ربايد . با باورهاي عالي و توكل بر خداوند ، هرگونه ترس و ترديد را از فضاي فكر خود دور كنيم و در وادي يقين و عشق ، محكم و استوار به جلو برويم و زندگي پرحاصلي را در محضر خدا و كائنات خلق كنيم .
راز هفتم :
مادامي كه خودمان را دوست نداشته باشيم و به خودمان عشق نورزيم ، نمي‌توانيم به كسي عشق بورزيم و از عشق ديگران نسبت به خود بهره‌اي ببريم . پس گوهر عشق را ابتدا به خود تقديم كنيم تا بتوانيم مظهر عشق‌ورزي براي ديگران باشيم .
راز هشتم :
تمامي ارتباطات ما با كائنات و ديگران ، آيينه‌هايي هستند كه خود ما را نشان مي‌دهند و تمامي مردم ، آموزگاران ما به حساب مي‌آيند . پس با خودباوري و اعتماد به نفس ، زيباترين رابطه‌ها را برقرار كنيم و از كليد طلايي ارتباطات ، براي باز كردن هر در بسته‌اي در زندگي استفاده كنيم و موفق شويم .
راز نهم :
سعادت واقعي در زندگي ، در نحوه عكس‌العمل ما در مقابل رخدادها و حوادث زندگي است ، نه در بخت و اقبال . بنابراين خود را زندگي خود بدانيم و تقصير را به عهده ديگران نيندازيم تا بتوانيم با عكس‌العملهاي مناسب ، حقيقت زيباي زندگي را به واقعيت قابل قبول تبديل كنيم و به خوشبختي و سعادت برسيم .
راز دهم :
حقيقت زندگي ، بر مبناي عشق الهي استوار است . انسانهاي موفق و كامياب ، وجود خود را با عشق الهي ، جذاب و منور مي‌كنند و با تقديم عشق به انسانهاي ديگر و به كل كائنات ، به زندگي سعادتمندانه‌اي مي‌رسند .
راز يازدهم :
از آنجايي كه انسانها در مسير زندگي گاهي از اجراي درست قانونمندي‌هاي زندگي غافل مي‌شوند و با انديشه‌هاي غلط و القائات منفي ديگران ، از مسير درست زندگي به بيراهه مي‌روند ، بنابراين ارزيابي مستمر كيفيت زندگي و اصلاح لحظه به لحظه خود ، مي تواند انسان را در مسير درست و رسيدن به حقيقت زندگي هدايت كند .زيباترين معيار ارزيابي كيفيت زندگي ، اين است كه در پايان هر روز ، از خود سؤال كنيم كه آيا من روز پرحاصلي داشتم و از لحظه‌هاي زندگي خود لذت برده‌ام ؟
با اجراي درست رازهاي حقيقت زندگي ، به اين نتيجه مي‌رسيم كه تمامي آنچه كه براي خوشحالي و خوشبختي واقعي در زندگي به آن احتياج داريم ، هم اكنون از آن ما و در اختيار ماست و ما بايد هوشيارانه قانونمندي‌هاي رسيدن به حقيقت زندگي را اجرا كنيم تا بتوانيم از مواهب الهي استفاده كرده و از لحظه‌هاي زندگي در مسير كمال لذت ببريم .