شكسپير : اگر تمام شب براي از دست دادن خورشيد گريه كني ، لذت ديدن ستاره ها را هم از دست خواهي داد . فرانسيس كافكا : قلب خانه‌اي است با دو اتاق خواب ، در يكي رنج و در ديگري شادي زندگي مي‌كند . نبايد زياد بلند خنديد چون ممكن است رنج در اتاق ديگر بيدار شود . گابريل گارسي ماركز : امروز همان فردايي است كه ديروز انتظارش را مي‌كشيدي . نيچه : بايد دنبال شادي‌ها گشت ولي غمها خودشان ما را پيدا مي‌كنند . شاتو بريان : خوشبختي توپي است كه وقتي مي‌غلتد به دنبالش مي‌رويم و وقتي توقف مي‌كند به آن لگد مي‌زنيم . جبران خليل جبران : عاشقان راستين ايمان دارند به گنجي دست يافته‌اند كه ديگران از آن بي‌بهره‌اند . شوپنهاور : ما به ندرت درباره آنچه كه داريم فكر مي‌كنيم ، در حاليكه پيوسته در انديشه چيزهايي هستيم كه نداريم . مارلون براندو : ترجيح مي‌دهم روي موتورسيكلتم باشم و به خدا فكر كنم تا اينكه در كليسا باشم و به موتورسيكلتم فكر كنم . ارد بزرگ : زيبارويي كه مي‌داند زيبايي ماندني نيست ، پرستيدني است . آنتوان دوسنت اگزوپري : نگاهت رنج عظيمي است ، وقتي به يادم مي‌آورد كه چه چيزهاي فراواني را هنوز به تو نگفته‌ام .بايزيد بسطامي : يا چنان نماي كه هستي ، يا چنان باش كه مي‌نمايي . بزرگمهر : در نظر خردمند ، شادي كه غم به دنبال دارد بي ارزش است . بتهوون : اگر مي‌خواهي خوشبخت باشي براي خوشبختي ديگران بكوش زيرا آن شادي كه ما به ديگران مي‌دهيم به دل ما برمي‌گردد . پائولو كوئليو : هر جا به جستجوي خداوند برخيزي ، او را در همان جا خواهي يافت . آلبرت انيشتين : در سقوط افراد در چاه عشق ، قانون جاذبه تقصيري ندارد . آندره ژيد : هرگز براي خوشبختي امروز و فردا نكن . بايد آهسته نوشت ، با دل خسته نوشت ، با لب بسته نوشت ، گرم و پر رنگ نوشت ، روي هر سنگ نوشت ، تا بدانند همه ، تا بخوانند همه ، كه اگر عشق نباشد ، دل نيست

۱۳۹۰ آبان ۷, شنبه

هفتم آبان روز جهانی کوروش بزرگ

هفتم آبان یا بيست و نهم اكتبر روز جهاني كوروش (Cyrus Day) نام گذاري شده است كه از ديرباز پارسيان، يهوديان، دوستداران حقوق بشر و هواداران اداره جهان به صورت ملل مشترك المنافع آن را گرامي داشته و رعايت مي كنند.
اين روز به مناسبت تكميل تصرف امپراتوري بابل به دست ارتش پارسیان (29 اكتبر سال 539 پيش از ميلاد) و پايان دوران ستمگري در دنياي باستان برقرار شده است. دو هزار و 550 سال پيش در همين ماه اعلاميه تاريخي كوروش بزرگ در تعريف حقوق افراد و ملل و چگونگي تامين آن انتشار يافت كه پایه و نخستين سنگ بناي يك دولت مشترك المنافع جهاني و هر سازمان بين المللي به شمار مي آيد و «منشور کوروش» نامیده می شود .

آهنگ جدید و زیبای یاس به نام از چی بگم


یاس این آهنگ را برای بچه های مدرسه شهید رحیمی روستای درودزن استان فارس خوانده که در آتش سوزی پنج سال پیش این مدرسه به طرز دلخراشی سوختند.
دانلود آهنگ

۱۳۹۰ آبان ۵, پنجشنبه

سروش شباهنگ

استاد حمید ایزدپناه
استاد حمید ایزدپناه نویسنده ، ادیب ، پژوهشگر و شاعر لرستانی (متخلص به صفا) روز 27 آبان ماه سال هزار و سیصد و دوازده در شهر خرم آباد به دنیا آمد و هم اکنون ساکن شهر پاریس کشور فرانسه می باشند . در زیر یکی از اشعار زیبای ایشان به نام سروش شباهنگ را قرار داده ام . با سپاس از استاد که این شعر زیبا را برای من ارسال کردند .



ای بهترین بهانه و ای خوشترین گمان
ای آفرین هستی و ای مژده رمان

ای در نگاه ما،همه امید و انتظار
وای در پرند خاطرها، کرده آشیان

بگذار تا به بزم نگاه تو بنگریم
تا در شکوه چشم تو یابم ز خود نشان

بگذار، سر به سایه سرو تو وانهم
تا بشنوی حکایت دلهای بیدلان

ما را خبر ز خویش نبودی اگر نبود
آن نغمه و نوید و نواهای دلستان

بانگی کن ای سروش شباهنگ رازها
تا با خبر ز راه بگردند شبروان

گرچه فریب چشم توام میبرد ز راه
ما را خوش آن فریب فریبای ره نشان

مهری نشسته بر دلم ای ابر زلف یار
نقشی یگانه زن، که شود ماه من عیان

مستانه رو «صفا» که دل بی شکیب را 
مستی خوشست و نغمه، به شبهای عاشقان
تیرماه 1390 - پاریس

۱۳۹۰ آبان ۱, یکشنبه

آهنگ جدید و زیبای سعید شهروز به نام یه ماجرای دیگه

دروغ میگی عاشقتم دلت یه جای دیگست
كنار ردپای تو یه ردپای دیگست

از اولش میترسیدم یه روز بیاد ببینم
كه روی عرشه ی دلت یه ناخدای دیگست

چرا من عاشقت شدم چرا تو دل ندادی
تو عشق ناتموم ما پر از چرای دیگست

فریب چشمای تو رو خورده بودم از اول
نمیدونستم آخرش یه ماجرای دیگست

از اول عاشق نبودی چشات به من دروغ گفت
هر وقت میای روی لبات یه ناسزای دیگست

بذار بسوزم تو خودم نمك نریز به زخمم
مقصد بعدی دلم یه ناكجای دیگست

نیروی عشق

عظیم شهرام
عظیم شهرام در سال هزار و سیصد و هشت خورشیدی در شهر بروجرد متولد شد و هم اکنون ساکن آمریکاست . او در سخنوری و شاعری تبحر خاصی دارد . در زیر یکی از اشعار زیبای ایشان به نام نیروی عشق را مشاهده می کنید . سپاس از استاد عظیم شهرام که این شعر زیبا را برای من فرستادند .


قهر اگر بی حد کنی ، من بردباری می کنم
ناز گر افزون کنی ، من نازداری می کنم

گر شوی آزرده از غم های این گردون دون
پا بپایت نازنینا ، غمگساری می کنم

ار نبویم یک شب عطر گردن و موی تو را
خسته دل آزرده جان تا صبح زاری می کنم

در نمازم با تو در محراب عشق و زندگی
زین عبادت اشک شوق از دیده جاری می کنم

می رسانم بر فلک فریاد شوق خویش را 
زین همه عشقی که من با طرفه یاری می کنم

نیستی لیلا ولی بهتر ز لیلائی که من
بهر دیدارت چو مجنون بی قراری می کنم

خانه ام میخانه باشد ساقی بزمم تویی
از نگاهت جرعه جرعه میگساری می کنم

مست مستم نی ز باده بلکه از صهبای عشق 
نازم این مستی که من در هوشیاری می کنم

گرچه درویشم ولی با تکیه بر نیروی عشق 
در سرایم همچو شاهان شهریاری می کنم

پادشه در خانه ی خویشم ولی در ملک جان
با کلاه بی نیازی تاجداری می کنم

در میان بحر پر از جزر و مد زندگی
بهر بگذشتن ز طوفان پایداری می کنم

گرچه شهرامم ولی رام نگاری دلکشم
زندگی را سر چنین با گلعذاری می کنم

عظیم شهرام - اردیبهشت  1388

۱۳۹۰ مهر ۲۷, چهارشنبه

آهنگ جدید و زیبای مهدی یراحی به نام امشبم گذشت

امشبم گذشت من ندیدمت
چشم به راهتم تا رسیدنت
امشبم گذشت حال من بده
دل بریدن و یاد من نده
دنبالت میام با یه چتر خیس
رد پای تو روی جاده نیست
از کدوم مسیر رد شدی گلم ؟
بی تو هر نفس غصه میخورم
تو که راحتی من ازت جدام
همه چیزمی چی ازت بخوام
چی شده بگو دلخوری ازم
از تو بگذرم حرفشم نزن


۱۳۹۰ مهر ۲۲, جمعه

سان و رژه به مناسبت پيروزي نظامي ايران بر رومیان

14 اكتبر سال 579 ميلادي جاركش ها در خيابانهاي تيسفون (مدائن = سلمان پاک ــ 36 کیلومتری جنوب بغداد) پايتخت آن زمان ايران به راه افتادند تا خبر پيروزي سپاه اعزامي ايران بر رومي ها در سوريه و بازپس گرفتن اين سرزمين را به آگاهي مردم برسانند و بگويند كه خودرا براي مراسم سان و رژه و جشن نظامي كه پس از ورود اسيران رومي و پرچمهاي گرفته شده از ايشان به تيسفون برگزار خواهد شد آماده كنند. 
در اين جنگ كه پنجم اكتبر (طبق اسناد قسطنطنيه، ششم اكتبر؛ زيرا 6 اكتبر كار شمارش اسيران و زخمي ها پايان يافته بود) به پيروزي ايران انجاميد 20 هزار نظامی رومي اسير و 27 هزار تن ديگر كشته شده بودند. سپاه اعزامي ايران به اين جنگ مركب از 40 هزار سوار و يكصد هزار پياده بود. 11 هزاران تن از این سواران زرهپوش (دارای جوشن) بودند. خسروانوشيروان شاه وقت ايران 26 اكتبر، سه هفته بعد از اين پيروزي پس از 48 سال حكومت درگذشت. اصلاحات اداری ـ قضایی او درجهان الگو شده و از «تاریخ» لقب «دادگر» گرفته است بویژه بخاطر رسیدگی مستقیم او به نامه ها و شکایات اتباع . 

۱۳۹۰ مهر ۲۱, پنجشنبه

سالروز اعلام تاسيس امپراتوری ايران و صدور نخستين منشور حقوق بشر از سوي كوروش بزرگ

سيزدهم اكتبرسال 539 پيش از ميلاد، كوروش بزرگ بنيانگذار كشور ايران و نخستين شاه سراسري آن، بابل (بابيلونBabylon) را متصرف شد كه دولت آن از زمان نبوكدنزر دومNebuchadnezzar (بخت النصر) راه ستمگري نسبت به مردم خود و ملل ديگر در پيش گرفته بود. 13 اكتبر را «پروفسور بليك» به استناد كتب ديني در دايره المعارف كليساي مسيح درج كرده است و آن را كاملا دقيق مي داند. تصرف قلمرو امپراتوري بابل به دست ارتش ايران 29 اکتبر همين سال (16 روز بعد) تکميل شد و در همين روز (29 اكتبر 539 پيش از ميلاد) اعلاميه تاريخي کوروش كه از آن به عنوان نخستين «منشور ملل و حقوق انسان» نام برده مي شود و سفالنبشته اش معروف به استوانه کوروش (عكس بالا) موجود است صادر شد. مورخان اروپايي برپايه محاسبات تقويم نگاران اين قاره، 12 اکتبر 539 پيش از ميلاد را روزي نوشته اند که کوروش وارد شهر بابل پايتخت يک امپراتوري به همين نام شده بود که قلمرو آن تا مديترانه (لبنان امروز) امتداد داشت (یک روز پیش از تاریخی که پروفسور بلیک به دست داده است). این مورخان روزی را که اعلامیه کوروش صادر شده است، سالروز ایجاد امپراتوری مشترک المنافع ایران (امپراتوری پارسیان) ذکر کرده اند که در اکتبر 1971 مراسم سالروز باشکوه ایجاد دولت واحد و نیز امپراتوری مشترک المنافع ایران به مدت چهار روز (12 تا 16 اکتبر) در پاسارگاد و تخت جمشید برگزار شد و بسیاری از سران کشورها درآن شرکت کردند. به نظر این مورخان، ساختار کنفدراسیون کانادا مشابهت زیاد به جامعه مشترک المنافع کوروش دارد. داریوش بزرگ جامعه مشترک المنافع کوروش را یکپارچه و تبدیل به یک دولت نیرومند مرکزی کرد. امپراتوری پارسیان از زمان ایجاد آن تا پیروزی اسکندر مقدونی، تنها ابرقدرت جهان و از آن پس تا نیمه قرن هفتم (سلطه عرب) یکی از دو ابر قدرت بر سطح کره زمین بود.
يکانهاي ارتش کوروش پس از محاصره نسبتا طولاني بابل و انحراف مسير رود فرات، از محل مجراي خروجي اين رود از شهر، وارد آنجا شده بودند زيرا باروي شهر (ديوارهاي آن) بسيار قطور و غير قابل رخنه بود. بابل شهري در جنوب عراق امروز (تقريبا 90 کيلومتري جنوب بغداد امروز) و پايتخت دولتي بود كه قلمرو آن تا مديترانه از جمله فلسطين امروز (جودا Judah) امتداد داشت. شهر بابل بارويي بسيار مستحكم داشت و طبق برخي نوشته ها محاصره شهر توسط ارتش ايران، 16 روز طول كشيده بود.  
تصرف بابل در بيستمين سال ايجاد دولت واحد (مركزي) ايران (در سال 559 پيش از ميلاد که مبدا تاريخ نيز قرار گرفته بود) صورت گرفت. کوروش در روز ورود به بابل ايجاد امپراتوري ايرانيان مركب از مناطق مسكوني سه طايفه پارس و ماد و پارت (ايران واحد) و سرزمين هاي متصرفي (در طول 20 سال پس از تاسيس دولت مرکزي ايران) را که قبلا دولتهايشان دشمنانشان ايرانيان بودند و صدمه مي زدند اعلام داشت. سه طايفه ايراني از قبيله بزرگ آرين ها (آريايي ها) بوده كه به فلات ايران مهاجرت كرده بودند و براي خود دولتهاي محلي تشكيل داده بودند. پدر كوروش از پارسها و مادرش از مادها بود. به اين ترتيب 12 و يا 13 اکتبر سال 539 پيش از ميلاد را سالروز اعلام تصميم کوروش به تاسيس امپراتوري پارسيان مي دانند. (دولت واحد ايران مرکب از مناطق محل سکونت سه طايفه آرين 20 سال قبل از اين و در سال 559 ژيش از ميلاد بوجود آمده بود).
بايد توجه داشت كه آرين ها تنها گروه انساني بودند كه در عهد باستان، به صورت ساير ملل معاصر خود، بت پرست نبودند و از يك مدنيت پيشرفته برخوردار بودند و نسبت به يكديگر مهر و محبت فراوان داشتند و رعايت قانون و اخلاق از خصوصيات بارز آنان بود.
مضمون چند اصل از منشور 29 اكتبر كوروش بزرگ از اين قرار است :
مردم در رعايت آداب، رسوم و مذهب خود آزادند و قوانين محلي به همان صورت سابق اجرا خواهند شد. استقلال داخلي سرزمين ها محترم و محفوظ خواهد بود. تنها تغييري كه به وجود خواهد آمد اين است كه مناطق كه قبلا كشورهاي كوچك و ضعيفي بودند و هميشه دغدغه تعرض ديگران و زورگويي حاكمان خود را داشتند از اين پس بخشي از يك امپراتوري بزرگ مشترك المنافع (اتحاديه ملل) خواهند بود كه ضامن صلح، ثبات و آرامش آنها است كه در سايه آن هرگونه پيشرفت، به ويژه تجارت ميسر و «حكومت قانون» تضمين خواهد بود و خودسري مشاهده نخواهد شد. اسيران جنگي پس از اتمام جنگ بايد آزاد و به موطن خود بازگردانده شوند و فروش آنان و مصادره اموال اكيدا ممنوع خواهد بود. شهربان (ساتراپ) هر منطقه مسئول جان، مال و حيثيت هر يك از اتباع در آن منطقه است .
مضمون آن قسمت از منشور كوروش كه در آن اختصاصا مردم بابل مورد خطاب قرار گرفته اند به اين شرح است: بابليان نبايد نگران باشند، احدي به اسارت گرفته نمي شود، اموال كسي مصادره نخواهد شد مگر پس از رسيدگي كامل به جرمي كه مرتكب شده و پس از تاييد شخص او (كوروش)، سربازان فاتح حق خريد بدون پرداخت عوض و نيز چشمداشتي به مال ديگران نخواهند داشت و بدرفتاري نخواهند كرد و اگر تخلفي ديده شود شخصا رسيدگي خواهد كرد .
كوروش سپس اسيران بني اسرائيل را كه پاره اي از آنان از سال 586 پيش ازميلاد در بابل بازداشت بودند آزاد كرد و به هزينه ايران به وطن خود باز گردانيد و هزينه تجديد بناي مساكنشان را از خزانه دولت ايران پرداخت كرد. وي همچنين دستور داد بنادر صور و صيدا در فنيقيه (لبنان امروز) كه توسط بابلي ها ويران شده بودند با هزينه ايران باز سازي شوند. نبوكدنزر دوم امپراتور بابل در حمله سال 586 ميلادي به مناطق ساحلي مديترانه خرابي هاي فراوان به بار آورده بود و اسراييلي هايي را كه در برابر او مقاومت كرده بودند به بابل منتقل و به عنوان اسير در اين شهر بازداشت كرده بود.
كوروش از بابل به فرعون مصر كه قدرت بزرگي در جهان آن روز بود پيام فرستاد كه اگر بر ضد ايران توطئه نكند و در صدد تعرض بر نيايد اطمينان داشته باشد كه سرزمين او مورد حمله ارتش ايران قرار نخواهد گرفت. كوروش اين پيام را پس از آن فرستاد كه شنيد فرعون نگران حمله ارتش ايران است و به اين ترتيب از او رفع نگراني کرد.
كوروش هنوز در بابل بود که اعلام داشت که از آن پس شهرهاي همدان، شوش و بابل پايتخت نوبتي ايران خواهند بود تا تبعيضي ميان شهرها نباشد. از نظر او همه شهرهاي ايران هم ارز خواهندبود، ولي پس از مرگ، مايل است او را در «پاسارگاد» دفن كنند و در هر جا كه بميرد كالبدش بايد به پاسارگاد پارس منتقل شود. «تاريخ» نشان داد كه اين وصيت دقيقا به اجرا در آمد و آرامگاه او ــ مردي كه مورد احترام جهانيان است و در کتب ديني از او به نيکي ياد شده است ــ در پاسارگاد قرار دارد و گذشت زمان هنوز به آن گزند وارد نساخته است. به اين ترتيب، مهرماه (اکتبر) براي ايرانيان ميهندوست به اين مناسبت ها هم ماهي بزرگ است.

۱۳۹۰ مهر ۲۰, چهارشنبه

بیستم مهرماه روز بزرگداشت حضرت حافظ

خواجه شمس الدین محمد بن بهاءالدّین حافظ شیرازی شاعر بزرگ سده هشتم ایران (برابر قرن چهاردهم میلادی) و یکی از سخنوران نامی جهان است. بیشتر شعرهای او غزل هستند که به غزلیات حافظ شهرت دارند. او از مهمترین و تاثیرگذاران شاعران بر شاعران پس از خود شناخته می‌شود.در قرون هجدهم و نوزدهم اشعار او به زبان‌های اروپایی ترجمه شد و نام او بگونه‌ای به محافل ادبی جهان غرب نیز راه یافت.هرساله در تاریخ ۲۰ مهرماه مراسم بزرگداشت حافظ در محل آرامگاه او در شیراز با حضور پژوهشگران ایرانی و خارجی برگزار می‌شود.در ایران این روز را روز بزرگداشت حافظ نامیده‌اند. غزلی از حضرت حافظ :

درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
نهال دشمنی برکن که رنج بی‌شمار آرد

چو مهمان خراباتی به عزت باش با رندان
که دردسر کشی جانا گرت مستی خمار آرد

شب صحبت غنيمت دان که بعد از روزگار ما
بسی گردش کند گردون بسی ليل و نهار آرد

عماری دار ليلی را که مهد ماه در حکم است
خدا را در دل اندازش که بر مجنون گذار آرد

بهار عمر خواه ای دل وگرنه اين چمن هر سال
چو نسرين صد گل آرد بار و چون بلبل هزار آرد

خدا را چون دل ريشم قراری بست با زلفت
بفرما لعل نوشين را که زودش باقرار آرد

در اين باغ از خدا خواهد دگر پيرانه سر حافظ
نشيند بر لب جويی و سروی در کنار آرد

۱۳۹۰ مهر ۱۹, سه‌شنبه

در حیرتم که از که بپرسم این سؤال را

گفتم به اشک از چه سبب می روی ز چشم
گفتا ز آه دل تو بکن این سؤال را
از دل سؤال شد که چرا آه می کشی
گفتا که راز عشق دهد این جواب را
گفتم که راز عشق توانی بیان کنی
گفتا که هیچ کس ندهد این جواب را
پروانه سوخت شمع فرو ریخت شب گذشت
در حیرتم که از که بپرسم این سؤال را

۱۳۹۰ مهر ۱۷, یکشنبه

چشم به راه

خدا
نه برای خورشید
و نه برای زمین
بلکه برای گل هایی که برایمان می فرستد ، 
چشم به راه پاسخ است .
رابیندرانات تاگور

لذت زندگی

اديسون در سنين پيري پس از كشف لامپ، يكي از ثروتمندان آمريكا به شمار ميرفت و درآمد سرشارش را تمام و كمال در آزمايشگاه مجهزش كه ساختمان بزرگي بود هزينه مي كرد .اين آزمايشگاه، بزرگترين عشق پيرمرد بود. هر روز اختراعي جديد در آن شكل مي گرفت تا آماده بهينه سازي و ورود به بازار شود.
در همين روزها بود كه نيمه هاي شب از اداره آتش نشاني به پسر اديسون اطلاع دادند، آزمايشگاه پدرش در آتش مي سوزد و حقيقتا كاري از دست كسي بر نمي آيد و تمام تلاش ماموان فقط براي جلوگيري از گسترش آتش به ساير ساختمانها است! آنها تقاضا داشتند كه موضوع به نحو قابل قبولي به اطلاع پيرمرد رسانده شود .
پسر با خود انديشيد كه احتمالا پيرمرد با شنيدن اين خبر سكته مي كند و لذا از بيدار كردن او منصرف شد و خودش را به محل حادثه رساند و با كمال تعجب ديد كه پيرمرد در مقابل ساختمان آزمايشگاه روي يك صندلي نشسته است و سوختن حاصل تمام عمرش را نظاره مي كند!پسر تصميم گرفت جلو نرود و پدر را آزار ندهد. او مي انديشيد كه پدر در بدترين شرايط عمرش بسر مي برد.
ناگهان پدر سرش را برگرداند و پسر را ديد و با صداي بلند و سر شار از شادي گفت: پسر تو اينجايي؟ مي بيني چقدر زيباست؟!!رنگ آميزي شعله ها را مي بيني؟!! حيرت آور است!!!
من فكر مي كنم كه آن شعله هاي بنفش به علت سوختن گوگرد در كنار فسفر به وجود آمده است! واي! خداي من، خيلي زيباست! كاش مادرت هم اينجا بود و اين منظره زيبا را مي ديد. كمتر كسي در طول عمرش امكان ديدن چنين منظره زيبايي را خواهد داشت! نظر تو چيست پسرم؟!! پسر حيران و گيج جواب داد: پدر تمام زندگيت در آتش مي سوزد و تو از زيبايي رنگ شعله ها صحبت مي كني؟!!! چطور ميتواني؟! من تمام بدنم مي لرزد و تو خونسرد نشسته اي؟!

پدر گفت: پسرم از دست من و تو كه كاري بر نمي آيد. مامورين هم كه تمام تلاششان را مي كنند. در اين لحظه بهترين كار لذت بردن از منظره ايست كه ديگر تكرار نخواهد شد...!
در مورد آزمايشگاه و باز سازي يا نو سازي آن فردا فكر مي كنيم! الآن موقع اين كار نيست! به شعله هاي زيبا نگاه كن كه ديگر چنين امكاني را نخواهي داشت!!
توماس آلوا اديسون سال بعد مجددا در آزمايشگاه جديدش مشغول كار بود و همان سال يكي از بزرگترين اختراع بشريت يعني ضبط صدا را تقديم جهانيان نمود. آري او گرامافون را درست يك سال پس از آن واقعه اختراع كرد.

راست باز و پاک باز و امیر باش

آورده اند که شیخ ابوسعید ابوالخیر روزی در نیشابور بر اسب نشسته بود و جمع متصوفه در خدمت او ، به بازار فرو می راند . جمعی ورنایان می آمدند ، برهنه . هر یکی ازارپای چرمین پوشیده و یکی را بر گردن گرفته می آوردند . چون پیش شیخ رسیدند ، شیخ پرسید که «این کیست؟» گفتند: «امیر مقامران است.» شیخ او را گفت که «این امیری به چه یافتی؟» گفت : «ای شیخ ، به راست باختن و پاک باختن.» شیخ نعره ای بزد و گفت :«راست باز و پاک باز و امیرباش.»
برگرفته از کتاب «اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید» نوشته محمدبن منور نواده ی ابوسعید ابوالخیر

۱۳۹۰ مهر ۱۰, یکشنبه

سالروز شاه شدن داريوش بزرگ

داريوش هخامنشي پسر ويشتاسپ از بزرگان پارس در نخستين روز از جشنهاي مهرگان( پس از تطبيق با تقويم ميلادي؛ دوم اكتبر) در سال 522 پيش از ميلاد، شاه ايران شد.
در دوران حكومت 36 ساله داريوش بزرگ، قلمرو ايران از دره سند ( Indus) تا سواحل ليبي در افريقا، و از شمال درياي مرمره ( Thrace در اروپا ) تا كوههاي پامير در آسيا شامل همه خاورميانه امروز، آسياي ميانه، قسمتي از آسياي جنوبي، قفقاز ، مصر و قسمتي از سودان بود كه به استانهاي متعدد (ساتراپي) تقسيم شده و مستقيما زير نظر حكومت مركزي و بر پايه قوانين واحد اداره مي شدند و به آن قسمت كه سه طايفه ايراني در آن سكونت داشته، داراي نياكان و فرهنگ مشترك بوده و آيين هاي نوروز را گرامي داشته و يكسان برگزار كرده اند "ايران زمين" گفته اند(مادها از « ري » به سمت غرب و شمالغربي از جمله كردها و آذري ها، پارسها از منطقه ري به جنوب تاجزاير خليج فارس و از شرق تا آن سوي هندوكش و انتهاي بدخشان، و پارتها در شمال شرقي). مصر ساتراپي ششم ايران بود.
كوروش بنيادگذار كشور ايران بوده است، ولي ناسيوناليسم ايراني با داريوش بزرگ به دنيا آمده است. كوروش، جهاني فكر مي كرد و يك جامعه مشترك المنافع متساوي الحقوق به مركزيت " ايران زمين " به وجود آورده بود و مداخله در امور داخلي اعضاي اتحاديه را روا نمي داشت.
 داريوش بزرگ در كتيبه هايي كه از او باقي مانده اند با ستايش اهورا مزدا (خدا) كه زمين و آسمان و بشر و شادي ها را آفريده است ، شاهي خود بر اين سرزمين پهناور را كه مردان خوب و اسبان خوب (مقصود ارتش خوب) دارد از عنايات او دانسته است و در يكي از كتيبه هايش از اهورا مزدا خواسته است كه " ايران زمين " را از آفت دروغ و بلاي خشكسالي در امان دارد.
از كارهاي مهم داريوش ايجاد آبراهي ميان درياي سرخ و رود نيل بود كه خليج فارس را به درياي مديترانه متصل سازد. كار مهم ديگر او دستور ساختن تخت جمشيد بود كه شاه نشين ايران زمين باشد ( پايتخت اداري ايران شهر شوش بود) . ايجاد يك سپاه هميشه آماده در مركز كه تا رسيدن ساير واحدهاي ارتش از شهرستانها و نقاط دور دست کشور ، بتواند در برابر هر گونه تهاجم ناگهاني ايستادگي كند اقدام مهم ديگر او بود. ضرب سكه زر و سيم، مخصوصا سكه هاي طلاي تقريبا خالص موسوم به دريك ـ داريك ـ در سال 515 پبش از ميلاد ابتكار مهم داريوش اول بود. تاسيس پستخانه، دادگاه، كودكستان و دبستان ( منحصر به پسران) و وضع قوانين و تعرفه مالياتي و ايجاد يك نيروي دريايي در خليج فارس چند نمونه ديگر از كارهاي داريوش بزرگ به شمار مي آيد. آمريكاييان 23 قرن بعد هنگام تاسيس پستخانه دولتي (فدرال) اين كشور همان شعار داريوش را بر سر در آن حك كردند كه باد و باران مانع كار چاپارها نخواهد شد. داريوش ميان شوش و ساحل مديترانه نوعي جاده آسفالته كشيده بود كه اخيرا قسمتي از آن به دست آمده است. اقدام نظامي بي سابقه داريوش انتقال 24 هزار سوار و پياده با كشتي از شرق مديترانه به ساحل آتن در يونان (800 كيلومتر مسافت) بود.
داريوش كه با آتوسا دختر كوروش بزرگ ازدواج كرده بود در سال 486 پيش از ميلاد درگذشت و پسرش خشايارشا نوه كوروش بر جاي او نشست که سياست پدر را عينا دنبال کرد. داريوش در نقش رستم مدفون شده است.
 برخي مورخان شاه شدن داريوش را 16 مهر (هشتم اكتبر)، آخرين روز آيين هاي مهرگان (روز اصلي مهرگان) نوشته اند. در آن زمان مراسم مهرگان شش روز ادامه داشت. آيين هاي مهر (جشن هاي مهرگان) پس از نوروز مهمترين اعياد ملي ايرانيان بوده است.
از زمان داريوش بود كه مدارس، پس از آيين هاي مهرگان آغاز بكار كرده اند كه اين رسم از طريق يونان به سراسر جهان منتقل شده است. گرچه در بعضي كشورها به ملاحظات اقليمي ،مدارس چند روز جلوتر آغاز بكار مي كنند. هدف اصلي از مدارس در ايران عهد هخامنشي عمدتا تدريس اخلاقيات، تندرستي، سواري و تيراندازي و سرانجام انتخاب مستعدترين كودكان براي خدمت در ارتش بود. به نوشته مورخان رومي (به نقل از يونانيان) ، آموزگاران ايراني در دبستانها به كودكان مي آموختند كه اقتدار و عظمت وطن و حفظ تمدن آنان بستگي به آن دارد كه دوست و متحد باشند و ارتشي شكست ناپذير داشته باشند.

وفا

وفای شمع را نازم که بعد از سوختن
به صد خاکستری در دامن پروانه میریزد
نه چون انسان که بعد از رفتن همدم
گل عشقش درون دامن بیگانه میریزد

آهنگ جدید و زیبای محمدرضا اعرابی بنام انصافت کجاست