
تميستوكلس كه بقاي استقلال يونانيان آن عصر نتيجه انديشه هاي اوست، پس از ناموفق ساختن ايران در تصرف شبه جزيره يونان، خود گرفتار رقابت هاي داخلي بر سر قدرت شد و برخي از رقيبانش او را متهم كردند كه بيش از جمع كل درآمد مشروع، ثروت اندوزي شخصي كرده كه اتهامي برابر با سوء استفاده مالي از قدرت بود ـ اتهامي كه شنيدن آن براي مردم معمولي و طبقه بي ثروت جامعه جالب است. اين اتهام باعث طرد تميستوكلس از قدرت و ضبط اموال اضافي او در سال 471 پيش از ميلاد شد كه ميزانش چشمگير هم نبود. اين اقدام باعث رنجش تميستوكلس و مهاجرت او از آتن به اسپارت شد و چون پس از مدتي اقامت در اسپارت، اين منطقه را به حد آتن دمكراتيك و داراي دادگاههاي منصف و مطمئن نديد با ارسال اين پيام براي آتني ها كه زندگي در منطقه اي كه دادگاهش اطمينان بخش و تضميني براي حفظ حقوق انسان نباشد از دوزخ بدتر است عزم آرگوسArgos و سپس كوركورا Cocyraو آنگاه ايوني (در آسياي صغير) كرد و وارد شهر مگنسيا Magnesia در ايوني (قلمرو ايران) شد و با فرستادن پيامي توسط پيك ويژه ساتراپ محل به شوش و از آنجا به پاسارگاد از دولت ايران تقاضاي پناهندگي كرد.
اردشير يكم (درازدست) شاه وقت از دودمان هخامنشيان در بيست و چهارم سپتامير سال 464 پيش از ميلاد نه تنها به تميستوكلس پناه داد، بلكه فرمانداري شهر مگنسيا را هم به وي سپرد و برايش يك مستمري سالانه برابر 50 تالنتTalent (تالان) نقره در نظر گرفت و از او خواست كه در عوض، نظرات و پيشنهادهايش را براي شخص او (شاه) ارسال دارد.
اردشير يكم (درازدست) شاه وقت از دودمان هخامنشيان در بيست و چهارم سپتامير سال 464 پيش از ميلاد نه تنها به تميستوكلس پناه داد، بلكه فرمانداري شهر مگنسيا را هم به وي سپرد و برايش يك مستمري سالانه برابر 50 تالنتTalent (تالان) نقره در نظر گرفت و از او خواست كه در عوض، نظرات و پيشنهادهايش را براي شخص او (شاه) ارسال دارد.