سیزدهم ماه فروردین ، روز شادی و پاسداری از طبیعت و باران خواهی بوده است . باور و اندیشه گرامی بودن عدد دوازده از آن ایرانیان است که با دین و مذهب پیوند خورده است . عدد دوازده افزون بر اینکه شماره روزهای نوروز است ، نشان ماه های سال و نیم روز نیز بوده و همواره پس از پایان آن ، سال یا روزی نو آغاز می شود . در پایان دوازده هزار سال نیز جهان به سوی نور و جاودانگی می رود ، پس سیزدهمین روز اولین ماه سال روز جشن و دست افشانی و پایکوبی همگان بر دامان طبیعت است .
سیزدهم فروردین که بر اساس نامگذاری روزها در ایران باستان روز «تیر» بوده ، ایزد باران است . در باور مردم پیش از زرتشت و در آیین مزد یسنا نیز ، این ایزد همواره با دیو خشکسالی در مبارزه است . اگر پیروز شود باران می بارد و چشمه ها می جوشد و رودها جاری می شود وگرنه خشکسالی چیره خواهدشد .
در ایران باستان پس از برگزاری مراسم نوروزی و هنگامی که سبزه از زمین می رویید و گندم و حبوبات سبز می شدند ، در روز سیزدهم که به ایزد باران تعلق داشت مردم به دشت و صحرا و کنار جویبارها می رفتند و به شادی و پایکوبی می پرداختند و آرزوی بارش باران می کردند .
در این روز ایرانیان ایزد باران را به مانند روزهای سیزده هر ماه دیگر ، به ویژه سیزده تیرماه (تیرگان) ، نیایش می کردند تا باران ببارد و سبزه و گیاه بروید و آفریده های روی زمین افزون شود و زندگی ، تازگی و شادابی یابد .
در اسطوره های ایرانی ، مشی و مشیانه - آدم و حوای ایرانی - از گیاهی به نام ریواس به وجود آمده اند . گره زدن سبزه در روز سیزده بدر هم شاید نمادی از آمیزش و پیوند مشی و مشیانه و به امید باروری گیاهان در اندیشه ایرانیان باشد .