نظامي گنجوي كه در مارس 1209 ميلادي (به نوشته بسياري از موخان 12 مارس برابر 21 اسفند) ديده ازجهان فروبست شاعري داستانسرا و متخصص مثنوي داستاني بود. ليلي و مجنون، خسرو و شيرين، هفت پيكر و اسكندرنامه از جمله آثار این شاعر نامدار ايرانی هستند . وي که شهرت از شهر گنجه قفقاز برده مردي گوشه گير بود كه اميران زمان خود را مدح نگفت. نظامي مدح شاهان، اميران و مقامات وقت را گفتن دروغ و چاپلوسي و نوعي گناه مي دانست. وی در اين زمينه گفته است:
چو نتوان راستي را درج كردن ـــــــــــ دروغي را چه (چرا) بايد خرج كردن
این شعر گنجوی که به انگلیسی و زبانهای اروپایی دیگر ترجمه شده در مقدمه کتابهای درسی «خبرنویسی» درج شده و با استناد به آن به کسانی که بعدا «خبرنویس» می شوند گوشزد می شود که اگر نتوانند حقیقت یک رویداد را بنویسند بهتر است که از آن بگذرند تا مطلب نادرست و ناقص بنویسند و بخورد مخاطب دهند. مخاطب خریدار خبر است و نباید به او کم فروشی و بنجل فروشی کرد.
نظامي از زادگاه خود شهر گنجه، جز يك سفر به تبريز خارج نشد. داستانهاي دوران ساسانيان زمینه ساز نظامي در تنظیم خسرو و شيرين و هفت پيكر (بهرام نامه) بوده اند. براي اين كه بعدا به نظامی ايراد گرفته نشود كه چرا درباره اسكندر كه ميهنش را اشغال نظامي كرد سخن گفته است، وی او را در كتاب خود به عنوان يك حكيم و مردي دانا توصيف كرده، نه يك فاتح نظامی.
نظامي از زادگاه خود شهر گنجه، جز يك سفر به تبريز خارج نشد. داستانهاي دوران ساسانيان زمینه ساز نظامي در تنظیم خسرو و شيرين و هفت پيكر (بهرام نامه) بوده اند. براي اين كه بعدا به نظامی ايراد گرفته نشود كه چرا درباره اسكندر كه ميهنش را اشغال نظامي كرد سخن گفته است، وی او را در كتاب خود به عنوان يك حكيم و مردي دانا توصيف كرده، نه يك فاتح نظامی.