بلاش اول شاه انتخابي ايران در دوران اشكانيان، سي ام جولاي سال 77 ميلادي درگذشت. وي كه غربيها نامش را Vologeses مينويسند منسوب به مادها (مردم شمالغربي ايران- ساتراپي ري و مناطق واقع در غرب آن) و يكي از شاهان با تدبير ايران باستان بود و 27 سال سلطنت كرد. وی دو برادر به نامهای تیرداد و پاکرو داشت که پاکرو را حاکم پارت کرد و سپس خواست تا ارمنستان را برای تیرداد تصرف کند . ارمنستان در ابتدا سر تسلیم فرو آورد ، اما چندی بعد به دلیل شیوع بیماری واگیردار مهلکی بلاش مجبور به عقب نشینی شد . در جنگهای زیادی که درزمان بلاش بین ایران و روم بر سر ارمنستان در گرفت عاقبت دو دولت توافق کردند که تیرداد برادر بلاش ، شاه ارمنستان باشد اما تاج خود را از قیصر روم بگیرد . پس در سال 66 میلادی تیرداد به همراه خانواده اش به همراه 3000 تن از نجبا برای دریافت تاج از قیصر به ایتالیا رفت . تیرداد برطبق مراسم رومی میبایست بدون شمشیر به حضور قیصر حاضر شود . اما چون تیرداد راضی به اینکار نشد . قرار شد که با شمشیر برود اما تیغه شمشیر به غلاف آن میخکوب گردد . بدینگونه تیرداد تاج خود را از نرون گرفت و بازگشت . بلاش اول برخلاف برادران و پدرانش به کشتار خاندان خود نپرداخت ، و بر عکس برادران خود را با کوشش بسیار حاکم نواحی مختلف ساخت . وي در ژوئيه سال 76، يكسال پيش از اين كه فوت شود دستور داده بود «اوستا» به صورت كتاب درآيد كه اين كار او را بعدا اردشير پاپكان تكميل كرد. برای اولین بار در زمان اوست که نقش آتشکده و موبد بر روی سکه ها دیده می شود .
پاركور يك ورزش و هنر است ، هنر جابجايي . براي مثال يك فرد عادي وقتي به يك ارتفاع ميرسد دنبال پله براي پايين آمدن از آن ميگردد ، اما يك پاركور كار از آن ارتفاع ميپرد. يك آدم عادي وقتي به يك مانع ميرسد مسيرش را عوض ميكند ، اما يك پاركور كار آن مانع را با يكي از حركات پاركور پشت سر ميگذارد . اين كار در قالب ورزش انجام ميشود نه زندگي روزمره ! پاركور مثل همه ورزشهاي ديگر ، دنيايي از تكنيك و فلسفه است . يك انسان عادي وقتي از ارتفاع 4 متري بپرد بدون شك آسيب ميبيند ، در حالي كه يك پاركوركار به سادگي از آن ارتفاع ميپرد بدون اينكه كوچكترين آسيبي ببيند . او با استفاده از فنون پاركر فشار وارد بر پاها را دفع ميكند و صحيح و سالم ميرود . به بيان رسميتر پاركور يعني رفتن از نقطه A به B در سريعترين زمان با استفاده از تواناييهاي بدن انسان . پاركور در ايران ورزش جاافتادهاي نيست و خيليها تا حالا اسم آن را هم نشنيدهاند . پاركور مثل ساير ورزشها ذهن را آزاد و استرس را به شدت كاهش ميدهد . به ما ياد ميدهد چطور با مشكلات زندگي مبارزه كنيم ، چون كمكم ياد ميگيريم كه نبايد بعلت وجود يك مانع مسيرمان را عوض كنيم ، بلكه بايد مانع را از سر راهمان برداريم . پاركور در دسته ورزشهاي بسيار خطرناك قرار نميگيرد ، ولي ورزش خطرناكي است و بايد در آن سياست ، صبر ، خودباوري ، شجاعت و ... داشته باشيم كه همه اينها با تمرين بدست ميآيد . براي انجام تمرينهاي مطلوب پاركور بايد كمي آمادگي بدني (انعطاف و وزن مناسب و ...) داشته باشيم ، ولي با نداشتن اينها هم ميتوانيم تمرينهاي پاركور را در حد خودمان انجام دهيم . عدهاي فكر ميكنند پاركور يعني بيكله بودن ! وقتي پله هست چرا از ديوار بپريم ؟در جواب بايد گفت كه وقتي ميتوانيم با هليكوپتر يا تلهكابين بالاي كوه برويم پس چرا كوهنوردي ميكنيم ؟ پس ميبينيم كه ذات ورزش همين است و ذات پاركور هم مثل ساير ورزشها گذر از موانع است .
Sparrows were runing away even from his shadow . He would always pursue sparrows and prey them in a suitable opportunity . He would say frequently that sparrow meal has several virtues . But in these days , sparrows would draw near him without fear and peak at his grave willingly .